هنوزم چشمای تو؛ مثل شبای پرستارس هنوزم دیدن تو؛ برام مثل عمر دوباره اس هنوزم وقتی میخندی؛ دلم از شادی میلرزه هنوزم با تو نشستن؛ به همه دنیا می ارزه! اما افسوس تورو خواستن دیگه دیره… دیگه دیره… اما افسوس که نخواستن؛ دلم آروم نمیگیره! تا گلی از سر ایوونِ تو، پژمرد و فرو ریخت شبنمی غمزده از گوشه ی چشمانِ من آویخت… دوری بین من و تو؛ دوری باغ و تماشاست دوری بین من و تو؛ دوری ماهی و دریاست! اما افسوس تورو خواستن دیگه دیره… دیگه دیره… اما افسوس که نخواستن؛ دلم آروم نمیگیره!